سلام

درویشی درويشي سلسله نعمت‌اللهی نعمت‌الهیه نعمه‌الهی نعمه‌اللهیه نعمت اللهی نعمه الهی نعمت اللهي نعمت‌اللهي نعمه‌اللهي نعمت الهیه نعمه اللهیه سلطانعلیشاهی سلطانعليشاهي سلطان علیشاهی سلطان عليشاهي سلطان‌علیشاهی سلطان‌عليشاهي گنابادی گنابادي گنابادیه گناباديه عرفان تصوف صوفی صوفي صوفیه صوفيه عرفا صوفیان صوفيان درویش قطب اقطاب مزار سلطاني سلطانی mysticism sufism shiism sufism shiah sufism islamic sufism nimatullahi order gunabadi

پنجشنبه

دفاعیه ها : عشریه / سلطانحسین تابنده گنابادی رضاعلیشاه

عنوان اصلی : موضوع عشر ارباح مکاسب چیست ؟



درباره عشر درآمد که سوال شده جد امجد مرحوم آقای حاج ملا علی نورعلیشاه در رساله شریفه « محمدیه » در ذکر خمس مشروحا بیان نموده اند . در کتاب « نابغه علم و عرفان » (۱) هم ذکر شده و تذکر داده شده که این برای آسانی حساب است . و مرحوم آقای سلطانعلیشاه در نامه خود به مرحوم حاج عبدالهادی (۱) مرقوم می دارند که : « یک عشر ارباح مکاسب و زراعت داده شود مغنی از زکوه زکوی و از خمس خواهد بود - انشا الله . » که از عبارت مفهوم می شود این موضوع در زکات مربوط به زراعات است ؛ یعنی در غلات اربع ، ولی در مسکوکات و چهارپایان که کمتر مورد احتیاج عموم می شود به همان ترتیب مشروح در فقه عمل می شود و در زراعات هم که غلات باشد ، اگر از آب جاری یا باران یا چشمه مشروب شود عشر و اگر از چاه آب کشند نصف عشر است . پس به ظاهر هم چندان اختلافی در این باب حاصل نمی شود و در عین حال هر کدام را هم بخواهند دقیقا طبق موازین مذکوره در فقه بپردازند صحیح بلکه بهتر است ، که کلمه « مغنی » موید آن است ؛ زیرا در زراعات هم پرداختن خود جنس زراعتی اولی است .
پس در حقیقت موضوع عشر ، در بیشتر موارد اختصاص به موارد تعیین خمس پیدا می کند و به ندرت اتفاق می افتد که زکات نیز جزء آن باشد ؛ چنانکه جناب آقای سلطانعلیشاه در یکی از مراسلات خود (۲) مرقوم فرموده اند : « در باب خمس آل رسول ، از فاضل موونه باید خمس اخراج شود و اگر از آنچه به دست آید - یوما فیوم - یک عشر بیرون شود ، انشا الله مقبول خواهد بود . » که از این عبارت معلوم می شود منظور آسانی حساب است ، چون ابتدا حکم خمس را که پس از فاضل موونه است ذکر فرموده و بعدا عشر را از تمام درآمد قبل از فاضل موونه ذکر نموده اند که حساب آسان باشد . و به اضافه در خمس هم با آنکه دو عشر باید اخراج شود چون نصف آن مربوط به امام است ، طبق بعض اخبار و فتاوی در زمان غیبت از طرف حضرت در صورت نپرداختن آن به شیعیان بخشیده می شود و ائمه هدی (ع) شیعیان را از این حیث برای طیب مولدشان و اینکه خللی در آن واقع نشود ، در حل [ به کسر ح ] قرار داده اند ، که در کتاب « وافی » ابواب خمس باب مخصوصی است به نام : « باب تحلیلهم الخمس لشیعتهم و تشدیدهم الامر فیه » که اخبار مربوط بدین قسمت در آن ذکر شده و در آخر آن باب خود مرحوم فیض گوید :
« در مثل این زمان که دسترسی و زیارت امام ممکن نیست ، قسمت آنها (۳) ساقط می شود ، چون متعذر و غیرممکن است برسانند و از آن بی نیازند . ولی قسمت دیگران باقی است ، چون مستحقین آن وجود دارند . و اگر هم همه آنها را در همان سه صنف باقی مانده خرج کنند خوب و به احتیاط هم نزدیک است ولی واقع را خدا می داند . » (۴)
از این رو طبق این نظر یک عشر باقی می ماند که مربوط به یتامی و مساکین و ابن السبیل از بنی هاشم است و البته کسی که بخواهد عشریه را بپردازد باید رعایت این قسمت را بنماید که اگر از اموال زکوی است به مستحقین زکات و اگر متعلق خمس است به صاحبان خمس بپردازد و درصورتی که بخواهد توسط پیشوا و مقتدای خود به صاحبان آن برساند ، تعیین کند که چقدر آن از اموال زکویه و چقدر خمسیه است تا طبق آن به مصرف برسد ، و بعباره اخری ، تعیین عشر بیان مقداری است که جدا و مجزی می شود ولی نسبت به پرداخت به مستحقین موارد آن فرق می کند و باید مجزی شود ؛ از این رو هر موقع یکی از برادران دینی چیزی به نام عشریه بپردازد ، سوال می شود که زکوی است یا خمسی ، مگر آنکه معلوم باشد . البته همه برادران هم باید این قسمت را متذکر باشند که آنها را در محل خودشان به مصرف برسانند و بعضی هم که در سهم امام تقید بیشتری دارند و میل دارند که آن را نیز بپردازند برای اینکه از دخالت نفس دورتر باشند به نواب و علما برسانند ، نصف خمس را که عشر است به نام سهم امام می پردازند و نصف دیگر را خودشان در محل آن به مصرف می رسانند . و بطور کلی [ در سلسله گنابادی ] در موضوع حقوق مالی نیز مانند سایر احکام جز دستورات عمومی دستوری داده نمی شود و بسیاری هم خودشان با اجازه یا بدون تذکر شخصا به مستحقین می رسانند و بعضی هم به علما و مراجع تقلید می پردازند و منظور پرداخت آن و به مصرف رساندن در محل آن است که یقین به برائت ذمه حاصل شود که : « حلال محمد حلال الی یوم القیامه و حرامه حرام الی یوم القیامه . » (۵)
کسانی که ایراد گرفته اند ، مطمئن باشند که نظر تشریع و بدعت نیست ، فقط برای تسهیل در حساب است و مع ذلک همانطور که شرح دادیم ، البته اگر همه افراد دقت کنند و کاملا تطبیق با دستورات زکوی و خمسی نمایند اولی است . و نویسنده آن ایرادات گمان می کنم فقط خودشان را اهل فهم و مسائل دقیق فقهی دانسته نه دیگران را و نوشته اند لازم است مسائل دقیق فقهی را به اهلش واگذارید ؛ یعنی مرا با داشتن اجازه اجتهاد (۶) بی اطلاع از فقه دانسته اند و به ایشان باید جواب گفت : « حفظت شیئا و غابت عنک اشیاء . » و ایشان که نوشته اند باید در محاورات رعایت ادب اسلامی را نمود ، متاسفانه خودشان کاملا برخلاف رفتار نموده اند و همانطور که امام فرمود : تکبر با متکبر پسندیده است ، جواب این قبیل مغرضین را هم باید مانند خودشان گفت .
در خاتمه این نکته را مناسب دانستم تذکر دهم که فقیر اضافه بر آنکه حقوق الهی دیگران را در محل آن به مصرف می رسانم و به هیچ وجه در مصارف شخصی خرج نمی کنم ، در پرداخت حقوق الهی خودم زکوی و خمسی به محل آن و به مستحقین و مواردی که شرع مطهر معین فرموده تقید کامل دارم و حتی حساب جداگانه ای برای این قسمت دارم که مبادا گاهی غفلت شود یا بر اثر فراموشی کوتاهی شود .


پاورقی :



منبع :

رساله رفع شبهات / سلطانحسین تابنده گنابادی رضاعلیشاه .-- تهران : حقیقت ، ۱۳۷۷ / بخش ۱۹ ، ص ۱۰۷


برچسب‌ها: