سلام

درویشی درويشي سلسله نعمت‌اللهی نعمت‌الهیه نعمه‌الهی نعمه‌اللهیه نعمت اللهی نعمه الهی نعمت اللهي نعمت‌اللهي نعمه‌اللهي نعمت الهیه نعمه اللهیه سلطانعلیشاهی سلطانعليشاهي سلطان علیشاهی سلطان عليشاهي سلطان‌علیشاهی سلطان‌عليشاهي گنابادی گنابادي گنابادیه گناباديه عرفان تصوف صوفی صوفي صوفیه صوفيه عرفا صوفیان صوفيان درویش قطب اقطاب مزار سلطاني سلطانی mysticism sufism shiism sufism shiah sufism islamic sufism nimatullahi order gunabadi

چهارشنبه

دفاعیه ها : بدعت / سلطانحسین تابنده گنابادی رضاعلیشاه

عنوان اصلی : موضوع و معنی بدعت



بدعت در لغت به معنی ایجاد چیزی است که نبوده و در اصطلاح عبارت است از احداث و داخل کردن در دین آنچه را که در آن وجود نداشته و آن از نظر بدوی به حرام و غیر حرام تقسیم می شود .
و بعض فقها آنچه را که بعد از پیغمبر (ص) ظاهر شده به احکام خمسه واجب و حرام و مستحب و مکروه و مباح تقسیم نموده اند ، ولی نام بدعت را به قسم حرام اختصاص داده اند و اکنون هم معنی مشهور آن همان استعمال در قسم حرام آن می باشد ، چنانکه شهید اول در کتاب « قواعد » خود بدان اشاره نموده است .
واجب آن مانند : نشر احکام دین به هر طریق که مخالفت صریح با قوانین شرعیه نداشته باشد ، مانند لزوم حفظ و ضبط احادیث دینی که از بزرگان دین روایت شده است .
مستحب آن مانند : احداث مدارس و بیمارستان ها یا خواندن ادعیه به ترتیب مخصوص یا بعد از نمازهای پنجگانه یا توسل به نام بزرگان دین و ورد قرار دادن آن ، هرچند نص صریح در آن باب از ائمه هدی (ع) نرسیده باشد .
و حرام آن مانند : مذاهب قدریه و جبریه و اعتقاد به رویت و تجسم و امثال آنها ، یا گفتن « الصلوه خیر من النوم » (۱) به جای « حی علی خیر العمل » (۲) و آن را جزء اذان قرار دادن ، یا اقامه جماعت در نمازهای نافله ، یا گفتن آمین پس از سوره حمد در نماز و ترک تقصیر در عمره تمتع و مانند آنها .
و بعضی دیگر گفته اند ، بدعت دو قسم است : بدعت هدایت و بدعت ضلال و گمراهی ؛ آنچه برخلاف امر خدا باشد ضلال و گمراهی و حرام است و آنچه جزو چیزهایی است که مورد پسند حق می باشد ، هرچند به ظاهر شرع نرسیده ، ممدوح و نیکوست .
ولی فقهای امامیه همانطور که ذکر کردیم نام بدعت را اختصاص داده اند به آنچه در عبادات یا بطور کلی در احکام برخلاف دستور شارع مقدس ایجاد شده باشد که عبارت از قسم حرام آن است ، و واجب یا مستحب آن را بدعت نگفته اند .
بنابر این شرح که داده شد ، ادامه عمل به آنچه در زمان پیغمبر (ص) و ائمه هدی (ع) بوده هرچند موجبات آن به عقیده بعضی در زمان غیبت از بین رفته باشد ، بدعت محسوب نمی شود ، خصوص آنکه امری اجتهادی باشد .
مثلا قول به وجوب نماز جمعه که بعضی علمای شیعه بدان فتوی می دهند ، نزد کسانی که علل وجوب آن را در زمان غیبت منتفی دانسته و قائل به حرمت آن شده اند ، هرچند برخلاف فتوی و نظر ایشان است بدعت محسوب نمی شود . یا موضوعی که از نظر تسهیل در عمل ذکر شود و احتیاط نیز در آن رعایت شده باشد ، نه آنکه بیان حکم شرعی باشد چون ایجاد حکم جدیدی در دین نیست بدعت و حرام نمی باشد .
و همچنین خواندن خداوند به هر دعا که باشد یا با ترتیب معینی که ممد توجه باشد هرچند به آن ترتیب از ائمه اطهار (ع) نرسیده باشد خلاف نیست ، مگر آنکه نص صریح به ترتیب یا عدد معینی رسیده باشد که در آن صورت خلاف آن پسندیده نیست ، مانند کم یا زیاد نمودن در تسبیح حضرت زهرا - علیها السلام - که خلاف دستور است . چون به همان ترتیب مخصوص مستحب است ، چنانکه زیاده و نقیصه در عبادات واجبه حرام و موجب بطلان است .
و با این شرح و بیان ، تقید به خواندن دعای مخصوص یا توسل به نام ائمه هدی (ع) ولو ماثور نباشد اشکالی ندارد و بدعت نیست و حرام شمرده نمی شود ، بلکه توسل به آنها و تکرار نام آن بزرگواران به هر طریق که باشد ممدوح است .
و همچنین مخالفت با احکامی که مورد اختلاف است ، بلکه مخالفت با حکم مشهور یا فتوای قریب به اتفاق هم ، بدعت نیست ، مگر حکمی که مورد اجماع باشد آن هم اجماع مصرح نه منقول ؛‌ زیرا حجیت اجماع منقول مورد اختلاف است . و احکامی هم که از باب تسامح در ادله سنن تلقی به قبول شده ، مخالفت با آنها چون مخالفت با حکم مسلم شرعی نیست ، بدعت محسوب نمی شود .


پاورقی :



منبع :

رساله رفع شبهات / سلطانحسین تابنده گنابادی رضاعلیشاه .-- تهران : حقیقت ، ۱۳۷۷ / بخش ۱ ، ص ۱۰۷


برچسب‌ها: